نخستین بار اواسط ماه دسامبر (۲۴ آذر) بود که ویروس کرونا در شهر «ووهان» چین گزارش شد و در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹ مصادف با نهم دی ماه ۹۸، کمیسیون ملی بهداشت چین به صورت رسمی شیوع این ویروس را در چین اعلام کرد. این ویروس رفتهرفته درجهان منتشر شد و پس از چندی تحلیلها و ریشهیابیهای مختلفی در این زمینه در رسانهها و محافل علمی ظهور و بروز پیدا کرد. این گمانه زنیها در خصوص چگونگی و پشت پرده این اتفاق تاریخی و رابطه آن با علوم مختلف به تدریج شکل گرفت. تا این هنگام نیز تحلیلها و بحثهای متنوعی به ویژه در محافل دانشگاهی و آکادمیک پزشکی و غیر پزشکی خارج از کشور صورت گرفته است اما حقیقت همچنان در هالهای از ابهام است. برخی از اندیشمندان و دانشگاهیان و مراکز علمی این رخداد را تجزیه و تحلیل کرده و برآوردهایی داشته و در پی ریشهیابی و ترسیم و پیشبینی آینده و دوران پساکرونا برآمدهاند. به عنوان مثال دانشگاههای مطرحی در جهان همچون MIT، استنفورد، آکسفورد، هاروارد، کمبریج، شیکاگو، UCL و LSE و حتی ETH زوریخ سوئیس در حال پرداختن به موضوع کرونا هستند.
تحلیلها و گمانه زنیها در مورد این ویروس بهطور کلی به بخشهای زیر تقسیم میشوند:
تحلیلها و گمانه زنیها در مورد این ویروس بهطور کلی به بخشهای زیر تقسیم میشوند:
- این حادثه صرفاً یک رخداد ناشی از رفتارهای ناصحیح چینیها بوده و مانند بیماریهای دیگری مثل وبا و ایدز و آنفولانزای خوکی و … یک عارضه جدید دیگری است که بر پیکره جهانی فرود آمده است. بنابراین این رویداد یک اتفاق ویژه اما عادی است و اشتباه بیولوژیکی و آزمایشگاهی صورت نگرفته است و هیچ انگیزهای پشت شیوع این ویروس نبوده و نیست.
- برخی دیگر معتقدند ویروس کرونا یک رخداد و عذاب الهی بوده که با شدت شیوع خود، برای اولین بار در تاریخ، جهان را به تعطیلی کشانده است. اما در این بحران، تعطیلیها هیچ لزومی نداشته و میتوان از آموزش و اقدامات پیشگیرانه استفاده کرد. آنها باور دارند که این تعطیلیها صدمات جبرانناپذیری بر اقتصاد کشورها وارد خواهد کرد که در پس از فرجام این بیماری پدیدار خواهد شد.
- عدهای از کارشناسان نیز باور دارند که این اتفاق در هر صورت یک بازی جدید است. این بازی از هر منشئی که شروع شده باشد و هر ریشهای که داشته باشد، دارای تهدیدها و فرصتهایی است، که در صورت مدیریت صحیح از سوی دولتها، میتواند سبب رشد و استقلال و جهش اقتصادی شود.
- تحلیل دیگری نیز که در مورد این ویروس پاندمیک وجود دارد عبارت است از اینکه این ویروس از سوی ارتش امریکا مورد آزمایش قرار گرفته است و در آزمایشگاههای ووهان چین به هر طریقی نفوذ کرده و سبب انتشار این ویروس شده است. همچنان که روند انتشار این ویروس نشان میدهد، مقاصد اول سازندگان این ویروس برای صدمه زدن به کشورهایی چون چین و ایران بود و این امر نیز محقق شد و کشورها قریب به دو ماه ارتباط خود را با این کشورها قطع کردند و ضربه سختی به اقتصاد این دو کشور وارد شد. این گروه در این روزها نیز اظهار دارند که مقاصدی که از چین و ایران و ایتالیا عبور کرده و به امریکا رسیده است، دلیلی برای فراموشی مقاصد اول نیست و خود یک سلسله مقاصد دومینووار است که امریکا بهدنبال کسب آنها طبق سناریوهای خود است.
- یکی از مهمترین تجزیهوتحلیلها نیز وجود یک بازی برد برد بین برخی از دولتهای بزرگ و مستعمر جهانی از جمله کشورهای امریکا است. آنها برای این ادعای خود دلایلی دارند و معتقدند که دوران پسا کرونا دوران جدیدی در تولید و تجارت بینالملل است، همانطور که بعد از جنگهای جهانی دولتهای بزرگ و مستعمر برای تصاحب سرمایه و انرژي و مواد اولیه، جهان را بین خود تقسیم کردند. یکی از این بازیها میتواند شوک درمانی جهانی از سوی دولتهای اروپا و ایالات متحده باشد تا کشورهای خود را از باتلاق بدهیها و سقوط آزاد اقتصاد سرمایهداری – به گفته استیگلیتز- نجات دهند.
- یکی دیگر از گمانهزنیها به یک تصمیم پنهانی بین سرمایهداران و شرکتهای چند ملیتی با دژ نظام سرمایهداری و امپریالیسم جهانی برمیگردد. در این تصمیم که بین سرمایهداران زاییده شده از نظام سرمایهداری جهانی ذیل صهیونیسم جهانی و پروپاگاندای رسانهای آنها که دهههاست شکل گرفته است، بازی دیگری برای چپاول بیشتر ملتها ذیل سرمایهداری جهانی طراحی شده است و به نظر میرسد ترامپ نیز ذیل این گروه و با شعار ملیگرایی افراطی، بازی یا به عبارت بهتر قمار خود را انجام میدهد.
البته موارد فوق تحلیلهایی است که براساس اتفاقات منطقی و عقلی زمینی استوار است. اما گاهی ممکن است دستهایی فراتر از دست بازار تخیلی اسمیتی در این بازیها و وقایع وارد شوند و بازی را به کلی دگرگون سازند. این دست واقعی که میتواند هیمنه حق تعالی باشد نهتنها اینکه بازی و برنده بازی را تغییر دهد حتی خود بازی را نیز عوض کند. لذا این دست الهی همان «یدالله فوق ایدیهم» هست که به فرموده خود قرآن کریم، همیشه دست حمایت معنوی و پنهان در پشت مؤمنان و مستضعفان عالم است.
در هرصورت کرونا از چین شروع شد و با وقفهای دوماهه به ایران رسید. در اروپا گسترش یافت و در امریکا فاجعهای بزرگ به بار آورد. اما در همان یک ماه اول چین پس از اعلام انتشار کرونا و کاهش سهام کشورهای خارجی که در چین سرمایهگذاری کرده بودند، از این فرصت استفاده کرده و تقریباً اکثر سهام کشورهای اروپایی و امریکایی را خرید! بعد از اسفند ماه نیز که تقریباً کرونا در اروپا در حال افزایش بود و تمام دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده بود، بازار نفت به رکودی تاریخی رسید و بعد از نزاع روسیه و عربستان بر سر کاهش تولید و فروش نفت، این وضعیت بدتر شد. بهطوریکه قیمت یک بشکه به رقمی کمتر از بیست دلار افت داشت. در چنین شرایطی دولت چین از فرصت پیش آمده استفاده کرد و این نفت های ارزان را خرید و تمام انبارهای ذخیره نفت خود را پر کرد.با این وجود چین چند ماه زودتر از بسیاری از کشورها صادراتش قطع شد و بورسهایش افت شدید داشت و در مقایسه با دیگر کشورها زیان قابل توجهی متحمل شد!
اما ایالات متحده که یکی از بزرگترین و قماربازترین بازیگران در این بازی است،هر روز شدیدتر در تب کرونا فرو میرود. ابتدا ترامپ وضعیت قرمز را قبول نمیکند و مدافع آزادی بنگاهها میشود. در ادامه و با فشار روز افزون رسانهها ترامپ مجبور به عقبنشینی میشود و درنهایت در عین اینکه مجبور به اعلام تعطیلی بنگاهها میشود، ناگاه یک بمب خبری را برای پوشش حمایت از وضعیت کرونایی در رسانهها منفجر میکند! ترامپی که بهشدت ضعف کاخ سفید و نظام درمانی امریکا را انکار میکند و اعلام میکند که وضعیت عادی است، بسته ۲.۲ تریلیون دلاری معادل با کمتر از نصف بودجه سالانه ایالات متحده را برای مبارزه با کرونا اختصاص میدهد!
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا این پول تماماً به کرونا اختصاص مییابد یا با پوشش کرونا، از این ابرمبلغ برای بازسازی کارخانهها و شرکتهای سرمایهداری تولیدی امریکایی بعد از خروج اجباری از چین قدم برداشته میشود؟ این امر دقیقاً همان انتظاری است که ترامپ از شرکتها داشت تا مردم امریکا را از بیکاری نجات دهد! در هر حال به نظر میرسد پشت پرده این تزریق، یک قمار بزرگ از سوی ترامپ است که چندین هدف را قبل از انتخابات برای خودش و ایالات متحده طی آن برآورده میسازد.
بهطور قطع، اولین هدف ترامپ این خواهد بود که با تزریق این ابرمبلغ و حتی دلارهای چاپ شده بدون پشتوانه دیگر به اقتصاد امریکا، نظام تولید کشورش را – البته مطابق با میل سرمایهداران و بورژواهایی نظیر خودش-بازیابی کرده تا از طریق کاهش ارزش دلار ناشی از این تزریق، روح دیگری در کالبد مرده تولید در امریکا بدمد و قبل از انتخابات جدید رقیب خودش را در دوران پسا کرونا از ریل خارج سازد. هدف دوم وی غایتی است که نگاه تمام مردم امریکا را به او معطوف میکند و آن آرمان برگرداندن اشتغال دوران طلایی امریکا و زنده کردن رؤیای امریکایی است. سومین هدف نیز که به نظر میرسد اصلیترین مقصود ترامپ نیز باشد، جادوگری برای ازبینبردن یا لااقل کاستن بدهی ۲۴ تریلیون دلاری امریکاست. این جادوگری که از جنس همان پول بی پشتوانه و قلدرانه است میتواند با شکست ارزش خود و رو کردن زنجیره تولید جدید همه جهان رو مقهور قمار خود کند! هدف دیگر وی میتواند خرید بی حد و حصر نفتی باشد که بحران ۲۰۰۸ نیز به گفته یکی از مغز متفکرین امریکایی در حقیقت برای کنترل نفت و قیمت آن و سهامدارانش صورت گرفت. با پافشاری عربستان در تولیدات بالای خود و رسیدن هر بشکه نفت به ۲۰ دلار به نظر میرسد بعد از پروژه دوشیدن عربستان، پروسه دوشیدن نفت جهانی را در سایه هزینه سازش حماقت بار و سردرگمی عربستان دنبال کند! هدف پنجم نیز میتواند آزمایش نظریه تعدیل جمعیتی برگرفته از نظریات تعدیلی اقتصاد سرمایهداری در خصوص بازنشستگان و سالخوردگان باشد.
در هر حال، به نظر میرسد این بازی میتواند یک پیچ تاریخی باشد که رهبر معظم انقلاب نیز بارها بدان اشاره کردند. اما آنقدر پیچیده و بازیگران و کنشگران فعالی دارد که هر آن میتواند فردی که بازی را آغاز کرده و یا در بازی منفعل است بازنده بازی باشد. بنابراین این بازی، به نوعی بازی قرن است که هر کس در آن منفعل بماند و دست به عصا حرکت کند و یا نگاهش به شرق و غرب باشد و دستش را برای آنها دراز کند محکوم به نابودی است. لذا تنها راه کشور جهش است، آن هم جهشی که در تمام ابعاد تولید و توزیع و مصرف برای شعار چهل ساله انقلاب یعنی استقلال و خودکفایی همهجانبه صورت گیرد.
در کشور ما نیز به درخواست رئیسجمهور و با موافقت رهبر معظم انقلاب یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی، پس از برداشتهای مسامحهگرایانه قبل دولت، بار دیگر اما این بار برای مقابله با کرونا برداشت شد. حال با توجه به فضای جهانی پیش آمده و ظهور جنگهای چندجانبه ازجمله جنگ ارزی، بیوتروریسم، شناختی و مجازی، باید راهبردی را پیشگرفت که کشور را در ابعاد مختلف در مقابله با این بحرانها مصون نگهدارد. بنابراین راهکارها باید به نحوی باشد که تمام جنبههای اقتصادی، فرهنگی، رسانهای و فضای مجازی و سبک زندگی را دربر گیرد. این مهم جز با جهش در تولید و خودکفایی و استقلال در تمام زنجیرههای تولید شدنی نیست! به این معنا که باید در تمام این ابعاد با تاسی از فرهنگ بزرگ اسلام و قرآن و روایات دست به تولید و اتصال زنجیرهها و اقدام جهادی و مدیریت و نظارت و حمایت زد و در کنار آن به کنترل آرامش و احساسات و توقعات عمومی اهتمام ورزید. این امر همان مصونیت فردی و اجتماعی است که در قرآن از آن بهعنوان تقوا یاد شده است که یکی از ثمرههایش در بعد اجتماعی جوامع انسانی، استقلال و خودکفایی است. البته ارتباط لازم است اما ارتباطی که به وابستگی ختم شود در حقیقت منجر به شکست است. بنابراین امروز و در این بازی جهانی کرونا، راهی جز جهش تولید و افزایش قدرت در تمامی ابعاد و کاهش وابستگی نیست و مصداق قرآنیاش آیه ۶۰ سوره مبارکه انفال است که خداوند متعال در این آیه شریف میفرمایند:
«وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ﴿۶۰﴾ »
«هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد!»
در هرصورت کرونا از چین شروع شد و با وقفهای دوماهه به ایران رسید. در اروپا گسترش یافت و در امریکا فاجعهای بزرگ به بار آورد. اما در همان یک ماه اول چین پس از اعلام انتشار کرونا و کاهش سهام کشورهای خارجی که در چین سرمایهگذاری کرده بودند، از این فرصت استفاده کرده و تقریباً اکثر سهام کشورهای اروپایی و امریکایی را خرید! بعد از اسفند ماه نیز که تقریباً کرونا در اروپا در حال افزایش بود و تمام دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده بود، بازار نفت به رکودی تاریخی رسید و بعد از نزاع روسیه و عربستان بر سر کاهش تولید و فروش نفت، این وضعیت بدتر شد. بهطوریکه قیمت یک بشکه به رقمی کمتر از بیست دلار افت داشت. در چنین شرایطی دولت چین از فرصت پیش آمده استفاده کرد و این نفت های ارزان را خرید و تمام انبارهای ذخیره نفت خود را پر کرد.با این وجود چین چند ماه زودتر از بسیاری از کشورها صادراتش قطع شد و بورسهایش افت شدید داشت و در مقایسه با دیگر کشورها زیان قابل توجهی متحمل شد!
اما ایالات متحده که یکی از بزرگترین و قماربازترین بازیگران در این بازی است،هر روز شدیدتر در تب کرونا فرو میرود. ابتدا ترامپ وضعیت قرمز را قبول نمیکند و مدافع آزادی بنگاهها میشود. در ادامه و با فشار روز افزون رسانهها ترامپ مجبور به عقبنشینی میشود و درنهایت در عین اینکه مجبور به اعلام تعطیلی بنگاهها میشود، ناگاه یک بمب خبری را برای پوشش حمایت از وضعیت کرونایی در رسانهها منفجر میکند! ترامپی که بهشدت ضعف کاخ سفید و نظام درمانی امریکا را انکار میکند و اعلام میکند که وضعیت عادی است، بسته ۲.۲ تریلیون دلاری معادل با کمتر از نصف بودجه سالانه ایالات متحده را برای مبارزه با کرونا اختصاص میدهد!
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا این پول تماماً به کرونا اختصاص مییابد یا با پوشش کرونا، از این ابرمبلغ برای بازسازی کارخانهها و شرکتهای سرمایهداری تولیدی امریکایی بعد از خروج اجباری از چین قدم برداشته میشود؟ این امر دقیقاً همان انتظاری است که ترامپ از شرکتها داشت تا مردم امریکا را از بیکاری نجات دهد! در هر حال به نظر میرسد پشت پرده این تزریق، یک قمار بزرگ از سوی ترامپ است که چندین هدف را قبل از انتخابات برای خودش و ایالات متحده طی آن برآورده میسازد.
بهطور قطع، اولین هدف ترامپ این خواهد بود که با تزریق این ابرمبلغ و حتی دلارهای چاپ شده بدون پشتوانه دیگر به اقتصاد امریکا، نظام تولید کشورش را – البته مطابق با میل سرمایهداران و بورژواهایی نظیر خودش-بازیابی کرده تا از طریق کاهش ارزش دلار ناشی از این تزریق، روح دیگری در کالبد مرده تولید در امریکا بدمد و قبل از انتخابات جدید رقیب خودش را در دوران پسا کرونا از ریل خارج سازد. هدف دوم وی غایتی است که نگاه تمام مردم امریکا را به او معطوف میکند و آن آرمان برگرداندن اشتغال دوران طلایی امریکا و زنده کردن رؤیای امریکایی است. سومین هدف نیز که به نظر میرسد اصلیترین مقصود ترامپ نیز باشد، جادوگری برای ازبینبردن یا لااقل کاستن بدهی ۲۴ تریلیون دلاری امریکاست. این جادوگری که از جنس همان پول بی پشتوانه و قلدرانه است میتواند با شکست ارزش خود و رو کردن زنجیره تولید جدید همه جهان رو مقهور قمار خود کند! هدف دیگر وی میتواند خرید بی حد و حصر نفتی باشد که بحران ۲۰۰۸ نیز به گفته یکی از مغز متفکرین امریکایی در حقیقت برای کنترل نفت و قیمت آن و سهامدارانش صورت گرفت. با پافشاری عربستان در تولیدات بالای خود و رسیدن هر بشکه نفت به ۲۰ دلار به نظر میرسد بعد از پروژه دوشیدن عربستان، پروسه دوشیدن نفت جهانی را در سایه هزینه سازش حماقت بار و سردرگمی عربستان دنبال کند! هدف پنجم نیز میتواند آزمایش نظریه تعدیل جمعیتی برگرفته از نظریات تعدیلی اقتصاد سرمایهداری در خصوص بازنشستگان و سالخوردگان باشد.
در هر حال، به نظر میرسد این بازی میتواند یک پیچ تاریخی باشد که رهبر معظم انقلاب نیز بارها بدان اشاره کردند. اما آنقدر پیچیده و بازیگران و کنشگران فعالی دارد که هر آن میتواند فردی که بازی را آغاز کرده و یا در بازی منفعل است بازنده بازی باشد. بنابراین این بازی، به نوعی بازی قرن است که هر کس در آن منفعل بماند و دست به عصا حرکت کند و یا نگاهش به شرق و غرب باشد و دستش را برای آنها دراز کند محکوم به نابودی است. لذا تنها راه کشور جهش است، آن هم جهشی که در تمام ابعاد تولید و توزیع و مصرف برای شعار چهل ساله انقلاب یعنی استقلال و خودکفایی همهجانبه صورت گیرد.
در کشور ما نیز به درخواست رئیسجمهور و با موافقت رهبر معظم انقلاب یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی، پس از برداشتهای مسامحهگرایانه قبل دولت، بار دیگر اما این بار برای مقابله با کرونا برداشت شد. حال با توجه به فضای جهانی پیش آمده و ظهور جنگهای چندجانبه ازجمله جنگ ارزی، بیوتروریسم، شناختی و مجازی، باید راهبردی را پیشگرفت که کشور را در ابعاد مختلف در مقابله با این بحرانها مصون نگهدارد. بنابراین راهکارها باید به نحوی باشد که تمام جنبههای اقتصادی، فرهنگی، رسانهای و فضای مجازی و سبک زندگی را دربر گیرد. این مهم جز با جهش در تولید و خودکفایی و استقلال در تمام زنجیرههای تولید شدنی نیست! به این معنا که باید در تمام این ابعاد با تاسی از فرهنگ بزرگ اسلام و قرآن و روایات دست به تولید و اتصال زنجیرهها و اقدام جهادی و مدیریت و نظارت و حمایت زد و در کنار آن به کنترل آرامش و احساسات و توقعات عمومی اهتمام ورزید. این امر همان مصونیت فردی و اجتماعی است که در قرآن از آن بهعنوان تقوا یاد شده است که یکی از ثمرههایش در بعد اجتماعی جوامع انسانی، استقلال و خودکفایی است. البته ارتباط لازم است اما ارتباطی که به وابستگی ختم شود در حقیقت منجر به شکست است. بنابراین امروز و در این بازی جهانی کرونا، راهی جز جهش تولید و افزایش قدرت در تمامی ابعاد و کاهش وابستگی نیست و مصداق قرآنیاش آیه ۶۰ سوره مبارکه انفال است که خداوند متعال در این آیه شریف میفرمایند:
«وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ﴿۶۰﴾ »
«هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد!»